|
یک شنبه 24 دی 1391برچسب:, :: 13:1 :: نويسنده : آیسین
سلام عزیز ترینم.این چند روز تعطیلی همش باهام بودی تازه جمعه هم پیشم لا لا کردی فداتون شم من جانم وقتی خواب بودی یه چند دقیقه بالا سرت واستادم و نگات کردم عین بچه ها معصوم و پاک خوابیده بودی واقعا که تو بزرگترین نعمت خدایی یعنی خوشبختی دوست دارم خیلی زیاد فدات شم مامانتون اینا می خوان برن کربلا به سلامتی بمیرم که تو اسیر من شدی دلم نمیاد بگم برو از یطرفم احساسا گناه می کنم که نذارم بری دوشت دارم فدا شم چه بکنم از بس خوبی طاقت یه روزی دوری و جدایی و ندارم چه برسه به اینکه بخوای بری یه کشور دیگهچیکار کنم. هیچکی نمی فهمه که من چقد از دوریت عذاب می کشم جز شما خیلی دوست دارم فداتونم می شم من باشما بودن و با دنیا عوض نمی کنم
تو روبادنیا عوض نمی کنم / بی تو دنیا واسم ارزش نداره اگه تو نباشی غصه میاد و / رد پاشو رو دلم جا میذاره تو روبادنیا عوض نمی کنم / تو خودت می دونی بگو که تا وقتی دنیا دنیاست / پیش من می مونی تو روبادنیا عوض نمی کنم/ تو رو به سادگی از دست نمی دم دلی که گذاشتی پای عشق من / دیگه حتی به خودت پس نمی دم این روزا هرکسی می رسه میگه / این دوتا چقدر خوبن باهمدیگه عشق بین من و تو موندنیه /هر چی که ازتوباشه خوندنیه تو روبادنیا عوض نمی کنم / تو خودت می دونی بگو که تا وقتی دنیا دنیاست / پیش من می مونی
نظرات شما عزیزان:
سلام امیدوارم حالتون خوب باشه. وقتی وبلاگتو میخوندم با هر کلمش اشک نشست روی گونه هام. خیلیییییییییییییی دوسش داشتمو رفت. احساس گناه میکرد . دلم براش تنگ شده.خیلی.
|